سلام.
شعری داشتیم تقدیم شما عزیزان ! اگه فارسی کرمانشاهی بخوانید شاید بیشتر حال بدهد ! حالا اگر نتوانستید هم فشار نیاورید به خودتان ، همان فارسی تیروونی هم بخوانید جواب میدهد !
بچه ها اسم بازیمان ،بازی پرتقال پر
بازی موز و کیوی و خربزه و بلال پر
باید تو جا میوه ایمان ،سیبای خوشگل بکشیم
چون که دیگه از توی اون ، حتی شلیل کال پر
گوشت، طلای قرمزه ، طلا رو که نمیشه خورد
چـِمچه و دیگ و دیزی و منقل و هم ذغال پر
از سبد غذاییمان مرغه که پرکشید و رفت
پس دیگه میشه خواند که، سینه و ران و بال پر
گندم و نان گران شده ،گرانیشم جهانیه
پس دیگه با نان و پنیر ، بچه ها عشق و حال پر
برنج دمسیاهمان دُمّبشَ رو کولش گذاشت
رفت و برنج هندیـَم ، خب دیگه بی خیال پر
لطفی نداره عاشقی وقتی که سخته زندگی
با این کرایه خانه ها ، لانه ی یک شغال پر
کرایه های تاکسی هم ، گران شده یه درصدی
دیدن عمه پروین و خاله و مش جمال پر
دیگه نپرسید از مامان ، پسته و تخمه های کجاس
بر سر مغز گردو هم ، دعوا و قیل و قال پر
با قیمت جدید سوخت انگاری مشکله سفر
جمعه ها طاق بستان ،تابستانم شمال ، پر
بچه ها خشک سالیه ، یعنی زاییده گاومان
چون از توی لوله هامان ، آبِ یه کم زلال پر
آب اگر که کم بشه اثر میذاره روی برق
یعنی دیگه از خانه ها برق اتاق و هال پر
در شب امتحان اگه ،یــِدفه برقاتان بره
نمره بیست و نوزده هم ، بعله به احتمال پر